خانه طنز

این جا یک فضا برای شادی و خنده است.

خانه طنز - این جا یک فضا برای شادی و خنده است.

حکایت بین من و خدا

بین من و خدا

اندر بصره رئیسی بود. به باغی از آن خود رفته بود. چشمش بر جمال زن برزگر افتاد . مرد باغبان را به شغلی بفرستاد و زن را گفت:درها ببندد.

گفتا: همه ی درها بستم الا یک در که آن نمی توانم بست.

گفت:[آن]کدام در است؟

گفت: آن در میان ما و میان خداوند است.

مرد پشیمان شد و استغفار کرد.


منبع hekayatenazari.blogfa.com


موضوعات مرتبط: حکایت
تاریخ : ۳۰ دی ۹۳ ، ۱۹:۰۱ | نویسنده : سید علی قریشی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.